18

در برخورد با شعار سال، 4 نوع برخورد را شاید بشود تصور کرد.

  • اول: یک عده کلا با انقلاب، یا مصداق رهبری یا با شعار سال مشکل دارند. اینها کسانی اند که دست به شمشیرند علیه شعار سال. حالا چه پنهان و چه آشکار. البته با توجه به شعار امسال و سال قبل، خیلی نمیشود به صراحت با ان مخالفت کرد. نهایتِ مخالفتشان در بُعدِ نظری به آکادمی های علمی کشیده میشود و بعد از کلی دست و پا زدن، مجبورند نظریه ای بدیل ارائه بدهند. اما مخالفت عملی، گفتن ندارد که میشود و خیلی هم خوب میشود مخالفت کرد.
  • دوم: یک عده دیگر نسبت به شعار لا به شرط هستند. یعنی قبل از شعار سال و بعد از آن کار خودشان را میکردند و اصلا التفاتی به شعار سال ندارند. نه مخالفتی و نه تاییدی در ساحت نظر ندارند. در ساحت عملی چه میکنند؟! گاهی کمک و گاهی مخالفت! اگر بار بخورد، در مسیر انقلابند و اگر بار نخورد، جاده را آن طرفی میروند. 
  • سوم: یک عده انقلاب را دوست دارند، اما منفعلند. کم توجهند. غافلند. در ساحت نظری خیلی شعار سال را تایید میکنند، اما هیچ وقت این تاییداتشان به صورت جدی وارد بُعد عملی نمیشود. گه گداری کاری چیزی انجام میدهند، اما نه خیلی. 
  • چهارم: انقلابی های فعال. جهادی عمل میکنند. یعنی دنبال محقق کردنِ شعار سالند و از همین الان ریل گذاری های سال خود را انجام میدهند.
در هر جامعه ی کوچک و هر عرف و هر محله و هر محیطی، شاید بتوان کم و بیش مصادیقی برای این چهار قسم پیدا کرد. حوزه هم یکی از این محیط هاست. با دسته ی اول و دوم خیلی کاری نیست. چرا که مبانی خاص خود را دارند و به راحتی با یک کلمه و دو کلمه تغییر موضع نمیدهند. اما دسته ی سوم. دسته ای که عمیقا حوزه و انقلاب را دوست دارند، اما اساتید و مربیانِ دسته دومی یا اولی دارند. به آن دسته ها اعتماد کرده اند. دسته اولی هایی که ماهیت خود را آشکار کنند، خب خیلی کمند! دسته ی دومی ها هم صلاحِ ادامه ی فعالیت خود را در سکوتِ رسانه ای میبینند. فلذا به اسم انقلاب، و در واقع با ماهیتی خالی از هر گونه پایبندی به انقلاب، به حیات خود ادامه میدهند. نهایتاً خیلی گیر بدهی بهشان که آقا حرف شما با بیانات رهبری تعارض دارد، میگویند رهبری مجتهد است و ما هم! بگذریم. 
اگر میخواهیم انقلابی باشیم، سعی کنیم جزو دسته ی چهارم باشیم. طلبه دسته چهارمی! کارمند دسته چهارمی. مادرِ دسته چهارمی. بنای دسته چهارمی. بنظرم راه تشخیص دسته ی سوم و چهارم این است که ببینیم آیا در فعالیت های سال قبل ما با فردای ما تغییر ایجاد شده است یا خیر؟! اگر گفتیم مسیری که ما میرفتیم همانی بود که رهبری میگفت و هیچ، تاکید میکنم، هیچ تغییری در ما ایجاد نشد و هیچ سرعتی داده نشد و هیچ برنامه ای چیده نشد، نشان میدهد که دسته سومی هستیم. 

هر کس به قدرِ خود میتواند در تحقق شعار سال مشارکت کند. ما چه کار میتوانیم بکنیم؟! 

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها